www.dokhtarane aseman@loxblog.com

www.dokhtarane aseman@loxblog.com
ترویج حجاب 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان www.dokhtarane aseman@loxblog.com و آدرس dokhtaraneaseman.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرامش روانی

نبودن حریم میان زن ومرد و آزادی معاشرت های بی بند وبار، هیجانها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در می آورد. غریره ی جنسی ، غریره ای نیرومند ، عمیق و  " دریا صفت" است ، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می گردد، همچون آتش گه هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند ، شعله ورتر می شود.

1-تاریخ همانطوری که از آزمندان ثروت یاد می کند که با حرص و آزی در پی گرد آوردن پول و ثروت بوده اند و هر چه بیشتر جمع می کرده اند  حریص تر شده اند ،همچنین از آمندانی در زمینه ی مسائل جنسی یاد می کند ،اینها نیز به هیچ وجه از نظر حس تصرف و تملک زیبا رویان در یک حدی متوقف نشده اند ، صاحبان حرمسرا ها و در واقع همه ی کسانی که قدرت استفاده داشته اند چنین بوده اند.

2- هیچ فکر کرده اید که حس "تغزل" در بشر چه حسی است؟قسمتی از ادبیات جهان عشق و غزل است، در این بخش از ادبیات ، مرد، محبوب  ومعشوق خود را ستایش می کند ، به پیشگاه اونیاز می برد ، او را بزرگ و خود را کوچک جلوه می دهد ، خود را نیاز مند کوچکترین عنایت او می داند ، مدعی می شود که محبوب و معشوق "صد ملک جان به نیم نظر می تواند بخرد، پس چرا در این معامله تقصیر می کند ، از فراق او دردمندانه می نالد.

 

این چیست؟چرا بشر در مورد سایر نیازهای خود چنین نمی کند؟آیا تاکنون دیدهاید که یک آدم پول پرست برای پول ، و یک آدم جاه پرست برای جاه و مقام "غزلسرایی می کند؟!

 

آیا تاکنون کسی برای نان غزلسرایی کرده است؟چرا هر کسی از شعر و غزل دیگری خوشش می آید؟

چرا همه از دیوان حافظ اینقدر لذت می برند؟آیا جز این است که همه کس آنرا با زبان یک غریزه عمیق که سراپای وجودش را گرفته است منطبق می بیند؟چه قدر اشتباه می کنند کسانی که می گویند یگانه عامل اساسی فعالیت های بشر عامل اقتصاد است!!

بشر برای عشقهای جنسی خود موسیقی خاصی دارد ،همچنانکه برای معنویات نیز موسیقی خاص دارد،در صورتیکه برای حاجتهای صرفا مادی از قبیل آب و نان موسیقی ندارند.

استحکام پیوند خانوادگی

شک نیست که هر چیزیکه موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد ، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود ، و بالعکس هر چیزیکه باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی زیانمند است، و باید با آن مبارزه کرد.

اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع ، پیوند زن و شوهری را محکم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می شود . فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع ، از نظر اجتماع خانوادگی ، این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود. در حالیکه در سیستم آزادی کامیابی ، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می رود و در نتیجه ، کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت  پایه ریزی می شود.

علت اینکه جوانان امروز از ازدواج گریزانن و هر وقت به آنان پیشنهاد می شود ، جواب می دهند که حالا زود است، ما هنوز بچه ایم ، و یا به عناوین دیگر از زیر بار آن شانه خالی می کنند همین است و حال آن که در قدیم یکی از شیرین ترین آرزوهای جوانان بود، جوانان پیش از آنکه به برکت دنیای اروپا کالای زن اینهمه ارزان و فراوان گردد، شب زفاف را کم از تخت پادشاهی نمی دانستند.

ازدوج در قدیم پس از یک دوران انتظار و آرزومندی انجام می گرفت و به همین دلیل زوجین یکدیگر را عامل نیک بختی و سعادت خود می دانستند ، ولی امروز کامجویی های جنسی در غیر کادر ازدواج به حد اعلی فراهم است و دلیلی برای آن اشتیاق ها وجود ندارد.

استواری اجتماع

کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع ،نیروی کار و فعالیت را ضعیف می کند. برعکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کرده اند و گفته اند :"حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است ، بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است.

آنجه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای اواست حجاب به صورت زندانی کردن زن ومحروم ساختن او از فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد ، بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است ، و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می کند.اسلام هرگز نمی خواهد زن بیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید. پوشانیدن بدن به استثناء وجه و کفین مانع هیچگونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست . آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده  کردن محیط کار به لذت جویی های شهوانی است.

 

ارزش و احترام زن

قبلا گفتیم  که مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن تفوق دارد ، از نظر مغز و فکر نیز تفوق مرد لااقل قابل بحث است ، زن در این دو جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد ، ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه تفوق خود را بر مرد ثابت کرده است ، حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد یکی از مسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است.

اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند ، اسلام مخصوصا تاکید کرده است که زن هر اندازه متین تر و با وقار تر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده می شود.

بعدا در تفسیر آیات سوره ی احزاب خواهیم دید که قرآن کریم پس از آنکه توصیه می کند زنان خود را بپوشانند می فرماید:

" ذلک ادنی یعرفن و فلایوذین" یعنی این کار برای اینکه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختیار مردان قرار نمی دهند ، بهتر است . و در نتیجه دورباش و حشمت آنها مانع مزاحمت افراد سبکتر می گردد.

اندیشه حاکم بر فرهنگ جدید غربی فزهنگی است که در آن حقیقت را فقط از زبان دانشمندان علوم تجربی باید شنید و بعضی از این دانشمندان دایره حقیقت را بر خود تا بدانجا بر خود تنگ کردند که گفتند: " تا خدا را زیر چاقوی جراحی خود نبینی وجود او را تصدیق نخواهم کرد ."

البته در کنار این اندیشه حاکم ، همواره جریانهای ضعیفی از اندیشه های معنوی وجود داشته که جز این می اندیشیده اند. اما غرب ، اکنون در شب ظلمانی بی خدایی به سر می برد در چنین فرهنگی که هیچ فردای پس از مرگی در انتظار انسان نیست و همه فرصتی که او برای بودن دارد همین فاصله کوتاه تا مرگ است ، به ناچار باید تا قبل از آنکه سوت پایان مسابقه به صدا در آید بیشترین امتیاز را برای خود کسب کند ، ارزش و امتیاز همه چیز در این تمدن با این ملاک سنجیده می شود که چقدر می تواند به انسانی که اساسا حیوانی مادی است لذت ببخشد و یکی از چیزهایی که مایه لذت و کامیابی انسان است تن او می باشد.

نتیجه  

به طور کلی فرهنگ حاکم بر دنیای امروز را می توان به دو فرهنگ مستقل و حاکم تقسیم نمود فرهنگ غربی دنیای جدید غرب و فرهنگ دیر پای جدید غرب و فرهنگ دیر پای اسلام ، در این راستا تفاوت عمده دو فرهنگ را می توان در تعریف انسان منعکس دید. حالا اگر سوال شود انسان در تمدن جدید غربی چیست و چه رابطه ای با مساله کوشش وی دارد می توان پاسخ داد که ، در تمدنی که اساسا مادی است انسان چه می تواند باشد بیش از 4 قرن است که در اروپا خدا از صحنه ی زندگی غایب شده و در کلیسا عزلت گزیده ، معنویت به حاشیه زندگی خزیده و استخوان بندی شده است.

تاریخ چهار قرن اخیر غرب ، تاریخ نفی ارزشها ی معنوی متوالی است تمدن غرب جلوه نیک زندگی است که در آن دیگر معنویت وقدس اصالت ندارد و انسان دیگر موجودی نیست که حامل زوج الهی باشد و بتواند خلیفه ی خدا در زمین شود در این تمدن انسان هیچ فرقی بنیادی و وجودی با حیوان ندارد البته هر حیوانی ویژگی مخصوص به خود دارد شیر درنده است ،طاووس زیبا است ،فیل پر قدرت است  و انسان هم باهوش ، چه می توان کرد ، میان فرزندان طبیعت ، تصادفا این یکی نامش انسان است باهوش تر از دیگران  از آب در آمده  و باهوش خود به علم و تکنولوژی درست یافته و بر طبیعت مسلط گشته است.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:, ] [ 18:6 ] [ کوثر جعفری ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

ای زن از فاطمه به تو اینگونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است با سلام و درود خدمت بازدیدکنندگان گرامی.. به وبلاگ دختران اسمان خوش آمدید... امیدوارم از مطالب وبلاگ بهره کافی ببرید... خداوند حکیم و دانا یارتان!
آرشيو مطالب
امکانات وب

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 32
بازدید ماه : 27
بازدید کل : 42480
تعداد مطالب : 35
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1

بک لینک طراحی سایت